سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگ کانون جوانان شهدای گمنام
غایت دانش، عمل نیکوست . [امام علی علیه السلام]
کیفیت انطباق آیه بر امام على(ع)

گروهى مى‏گویند: چگونه جمله «الذین آمنوا» در آیه ولایت‏برامام على(ع)منطبق مى‏شود درحالى که جمع است و نمى‏تواند براى فردخاص استعمال شود.

در پاسخ به این اشکال گفته‏اند: «الذین امنوا» جمع است؛ امابراى تعظیم و بیان قدر و جلالت امیرمومنان على(ع)جمع به کاررفته است.

افزون بر این، در بسیارى از آیات براى فرد خاص جمع به کاررفته. دو نمونه از این آیات عبارت است از:

الف)مفسران در ذیل آیه «وآخرون اعترفوا بذنبهم خلطوا عملاصالحا و آخر سیئا عسى ان یتوب علیهم‏» ؛ و گروهى دیگر به‏گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را به هم آمیختند،امید مى‏رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد.گفته‏اند آیه مزبور با آنکه جمع است. فقط درباره ابولبابه انصارى نازل شده است.

ب)در آیه(الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم‏فزادهم ایمانا)؛ آنها که مردم به آنان گفتند مردم براى «حمله‏ به‏» شما اجتماع کرده‏اند، از آنها بترسید. پس بر ایمانشان‏افزود.

نوشته‏اند: گوینده این سخن نعیم ابن مسعود اشجعى بود، اما آیه‏به صورت جمع نازل شده است.

مرحوم علامه امینى بیست آیه ذکر مى‏کند که در آنها لفظ جمع برموردى خاص دلالت دارد.

رابطه پرداخت زکات وتوجه تام امام على(ع)در نمازگروهى نیز گفته‏اند:یکى از مقامات على(ع)این است که وقت نمازچنان به ذات باریتعالى توجه داشت که هیچ چیز نمى‏توانست او رابه خود مشغول سازد و حتى تیر از پاى مبارکش بیرون آوردند. دراین صورت چگونه ممکن است‏به خواست‏سائل توجه کند و در حال رکوع‏انگشتر به او دهد؟!

بعضى پاسخ داده‏اند: شنیدن صداى سائل و به کمک او پرداختن‏توجه به خویشتن نیست‏بلکه عین توجه به خدا است؛ على(ع)درحال‏نماز از خود بیگانه بود نه از خد؛ به عبارت دیگر، آنچه با روح‏عبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگى مادى و شخصى‏است و توجه به آنچه در مسیر رضاى خدا است کاملا با روح عبادت‏سازگار است. معناى غرق شدن در توجه به خدا این نیست که انسان‏بى اختیار احساس خود را از دست‏بدهد، بلکه با اراده خویش توجه‏خدا را از آنچه در راه خدا و براى خدا نیست‏بر مى‏گیرد.

پاسخ دیگر این است که حالات حضرت به حسب نافله و نماز واجب‏فرق مى‏کرد. در نماز واجب استغراق و حضور و خشوع چنان بود که ازهمه چیز جز عظمت الهى غافل مى‏شد: اما در نماز نافله پروازروحى‏اش این اوج و معراج را در همه حالات آن نداشته است؛ و ممکن‏است‏حضرت در حال نماز نافله صدقه به سائل بخشیده است.

شان نزول و کیفیت نقل آن نیز بر درستى این مساله گواهى‏مى‏دهد؛ زیرا نمازهاى واجب به امامت رسول گرامى اسلام خوانده‏مى‏شد و این مجال براى سائل پدید نمى‏آمد که تقاضایش را در حال‏نماز مطرح کند.

سومین پاسخ که مطلب را بیشتر روشن مى‏کند در مطالعه و مشاهده‏حالات اولیاى الهى نهفته است. آنان در سیر و سلوک روحى و میقات‏الهى خویش گاه چنان بى تاب و محو جمال ربوبى مى‏شدند که از همه‏آنچه در اطرافشان مى‏گذشت غافل بودند.

بى خود از شعشه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلى صفاتم دادند برقى از منزل لیلى بدرخشید سحر وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد

در حالات حضرت یعقوب پیامبر آمده است: از او پرسیدند: چگونه‏از پیراهن یوسف جایگاهش را تشخیص دادى اما در چاه کنعان او راندیدى؟!

یکى پرسید زان گم گشته فرزند که‏اى روشن ضمیر پیر خردمند ز مصرش بوى پیراهن شنیدى ولى در چاه کنعانش ندیدى

در جواب گفت: جذبه‏ها و حالات مختلف است و بر این اساس، تجلیات‏و درخشش‏ها نیز متفاوت.

بگفت احوال ما برق جهان است گهى پیدا گهى در زیر خاک است.

از پیامبر گرامى اسلام نقل شده است که فرمود: «لى مع‏الله وقت‏لا یسعها ملک مقرب و لا نبى مرسل.»

مرا حالاتى است که هیچ فرشته مقرب الهى و پیامبر مرسلى به آن‏نرسد.

براین اساس، مى‏توان گفت: آن زمان که تیر از پاى مبارک‏على(ع)بیرون آورده مى‏شد و حضرت هیچ التفاتى به آن نداشت، به‏اوج این پرواز و قله متعالى فناى فى‏الله مربوط است. اما زمانى‏که به سائل توجه مى‏کند، در حالى است که این پرواز و معراج روحى‏در آن اوج نیست.

البته دست ما خاکیان از سفر روحانى و درک شیوه و توجه تام‏حضرت به بارى تعالى کوتاه است و آن بزرگواران چنان است که خودفرمود: «لا یرقى الى الطیر» هیچ تیز پروازى بر ستیغ و بلنداى‏دانش و معنویت من دست نمى‏یابد.

مبالغه در قیمت انگشتر <\/h5>

انفاق انگشتر به وسیله امیر مومنان(ع)با حقایق تاریخى که‏در منابع اسلامى فریقین وارد شده است. اثبات مى‏شود. البته دراین میان پیرایه‏هایى است که باید آن را از واقعیت این رخدادجدا ساخت. از آن جمله مبالغه‏هایى است که در قیمت انگشتر شده‏است. گروهى بهاى آن را معادل خراج و مالیات شام ذکر کرده‏اند.

این قیمت‏به دلایل زیر نمى‏تواند اساس درستى داشته باشد.

1- مستند این تخمین ضعیف است و در روایات معتبر و صحیحى که‏در شان نزول ذکر شده، اثرى از آن دیده نمى‏شود.

2- مطالعه در حالات و زندگى حضرت بیانگر آن است که حضرت ازاموال نفیس و گرانبها استفاده نمى‏کرد. آنچه در روایات مورداتفاق و معتبر آمده این است که «و کان یتختم بها» ؛ حضرت‏همواره از این انگشتر استفاده مى‏کرد. بى تردید اگر انگشتر ازنظر ارزش در سطح بالایى بود، حضرت به صورت مستمر از آن استفاده‏نمى‏کرد آن‏هم با موقعیت طاقت فرساى مسلمین در مدینه. این سخنان‏در قیمت انگشتر در ملاک ارزش بودن جاذبه‏هاى مادى ریشه دارد.

آنچه در این فضلیت، شخصیت امام على(ع)را آشکار مى‏سازد، اخلاص وایثار در راه خداست نه ارزش مادى انگشتر. این روح عبودیت است‏که کار نیک را به سوى خدا رهنمون مى‏کند و موجب نزول آیات حق‏مى‏گردد.

دراین زمینه، آیات دیگرى نیز مورد استناد امام هادى(ع)قرارگرفته است که به ضمیمه محورهاى چهارگانه دیگر در آینده پى‏خواهیم گرفت. بدان امید که همچنان از کوثر «غدیر ولایت‏» سیراب‏و شاداب بوده، ولایت علوى روشنى بخش دل و جانمان باشد.


ماهنامه کوثر شماره 37<\/h3>



نویسنده: گمگشته | یکشنبه 88 آذر 15 ساعت 6:47 صبح |

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
پیکر سالم شهدای مفقود صدر اسلام بعد از چندین دهه
پرواز آخرین شهباز عشق
شهدازنده اند
.......
محل وحی خدا ورطه تخاصم نیست...
[عناوین آرشیوشده]