ضمن تبریک میلاد باسعادت نبی مکرم اسلام و امام جعفر صادق علیهم السلام مطلبی تحت عنوان مقابله با ستمگران در سیره پیامبر در چند نوبت ارائه میگردد اشاءالله مورد قبول حق و رضایت آنحضرت واقع گردد لازم به ذکر است این مطالب از کتاب سیره نبوى، استاد مصطفى دلشاد تهرانى، ج 2 - ص 321 - 362 انتخاب شده است الف/ 1- ستیز با استکبار و مستکبران اصل مقابله با مستکبران به معناى درگیرى ذاتى و همیشگى اسلام با هرگونه تکبر و برترى جویى است که در سیره رسول خدا (ص) و ائمه هدى (ع) درخشش خاصى دارد. استکبار چهرههاى گوناگون دارد و در هر لباسى که ظهور کند باید با آن مقابله کرد. این اصل به معناى درگیرى پیوسته حق و باطل است مقابله آنان که ولایت الهى را پذیرفتهاند با آنان که تحت ولایت شیطان هستند که اگر انسانهاى الهى با چهرههاى گوناگون استکبار مقابله نکنند و تباهگرى و ستم پیشگى آنها را دفع ننمایند، زمین را تباهى و ستم پر خواهد ساخت . «ولولا دفع اللّه الناّس بعضهم ببعض لفسدت الارض.» 1 و اگر خداوند بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نکند زمین را فساد مىگیرد. اگر این رویارویى نباشد و از سلطه مستکبران جلوگیرى نشود و انسانهاى الهى با آنان مقابله نکنند، آنها همه شرافتها و ارزشها را دفن کرده، تلاش مىکنند که یادخدا را محو سازند. ولو لا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه کثیراً و لینصرنّ اللّه من ینصره انّ اللّه لقوى عزیز.» 2 و اگر خداوند بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها و معابد یهود و نصارا و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده مىشود ویران مىگردد و خداوند کسانى را که او را یارى کنند (و از آیینش دفاع کنند) یارى مىکند، خداوند قوى و شکستناپذیر است . اگر اهل ایمان و انسانهاى آزاده تماشاگر تباهگرى طاغوتها و مستکبران باشند و از منافع حیاتى خود دفاع نکنند و آنها در مقابل خود مانعى نبینند اثرى از معابد و مراکز عبادت الهى باقى نخواهند گذاشت زیرا دیرها و صومعهها و معابد و مساجد در حقیقت پایگاههاى بیدارى انسانها و دعوت به خدا پرستى هستند و لازمه خداپرستى مقابله با جبارانى است که منافعشان در اسارت انسانهاست و خواهان آنند که مردمان چون بت ایشان را بپرستند. سنّت دفاع و مقابله سنتى است فطرى که خداوند انسان را بر اساس آن آفریده است و او را بدین راه، رهنمون گشته. زیرا مىبینیم که انسان را مانند سایر موجودات مجهز به جهاز و ادوات دفاع کرده تا به آسانى بتواند دشمن مزاحم حقش را دفع کند و نیز او را مجهز به فکر ساخته است تا به وسیله آن بتواند وسایل دفع و مقابله را تدارک کند تا از خود و هر شأنى از شئون زندگیش که حیاتش با آن تکمیل مىشود و سعادتش بسته به آن است، دفاع کند. 3 همیشه گروههاى حقطلبى هستند که در مقابل گروههاى دیگرى که در جهت استثمار و استعمار و استحمار انسانها عمل مىکنند، به پا خیزند و همه پیام آوران الهى رسالت آگاه کردن مردم و به پا شدن آنها علیه ستم و برپاداشتن عدالت را داشتهاند. "«لقد ارسلنا رسلنا بالبّینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس و لیعلم اللّه من ینصره و رسله بالغیب انّ اللّه قوىّ عزیز.» 4 بیقین پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و کتاب و میزان همراهشان فرو فرستادیم تا آدمیان به داد برخیزند و آهن را فرو فرستادیم که در آن آسیبى سخت و سودها براى آدمیان هست و تا خدا معلوم کند چه کسى خدا و فرستادگان او را ندیده یارى مىکند، آرى خدا خودش هم نیرومند و عزیز است . آهن فرو فرستاده شده است تا حق طلبان با سلاحهاى آهنین از عدالت دفاع کنند که در این مقابله و رویا رویى سختیهاست و در عین حال سودهاى بسیار. در این مقابله است که مشخص مىشود یاوران خدا و رسولان او چه کسانى هستند. چه کسانى از مجتمع دینى دفاع کرده، کلمه حق را بسط مىدهند و البته خداوند احتیاجى به یارى یارى کنندگان ندارد زیرا خدا قوى است که به هیچ وجه ضعف در او راه ندارد و عزیزى است که ذلت به سویش راه نمىبرد و این آزمایشى است براى جدا شدن صفوف. و این سنّتى جارى است. و منظور از اینکه فرمود این بارى را ندیده انجام مىدهند، این است که در حال غیبت رسول او را یارى مىکنند، حال یا غیبت رسول از ایشان و یا غیبت ایشان از رسول. 5 بنابراین همیشه دو جبهه در برابر هم قرار داشتهاند، جبهه مدافع حق و عدالت و جبهه ملازم ستم و بیداد. خداوند سرپرست اهل حق و طاغوتها سرپرستان اهل کفرند. «الله ولى الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الى النور و الذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الى الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون.»6 خدا «ولى» کسانى است که ایمان آوردند، آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون مىبرد، حال آنکه کسانى که کافر گشتند «اولیاى» آنان طاغوت است، آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها مىبرند، اینان همدم آتشند، آنان در آن ماندگارند...
نویسنده: گمگشته |
جمعه 87 اسفند 23 ساعت 8:13 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|