- جامعیت امام علی (ع) انسان کامل است و یقیناً شیعیان حقیقی او نیز باید در مراتب پائینتری این جامعیت را در خود ایجا نمایند. امام خمینی شخصیتی بود که از نظر کمال عقلانی،سیادت، شجاعت، زیرکی،اعتدال جسمانی، برخی ذوقها در شعر و ادبیات و ... زبانزد خاص و عام بود. از نظر علمی نیز از جمله نوادری بود که فقه، اصلو، فلسفه،اخلاق، عرفان، رجال، تفسیر، سیاست، علوم اجتماعی و مردم شناسی را در حد اعلای آن در خود جمع کرده بود و مهمتر از همه در بعد اخلاق و رفتار او جامع اضداد بود. 2- زهد ، ساده زیستی و مصرف امام زهد و سادگی امام یادآور زهد علوی بود. بدور از تجمل و ساده می زیست،ساده می پوشید و ساده می خورد. در زمانی که می توانست در یک کاخ زندگی کند خانه محقر جماران را برگزید، خانه ای که از فرط سادگی تعجب جهانیان را برانگیخت. -خوراک امام : امام از هر گونه غذای چرب و نرم پرهیز کرد و به گفته اطرافیانشان غذای مورد علاقه ایشان نان و پنیر و مغز گردو بود. - صرفه جویی امام : امام به شدت صرفه جو و اسراف گریز بود. در منزل ایشان یک چراغ روشن اضافه پیدا نمی شد و حتی گاهی اوقات که خود امام در حال ملاقات با شخصیتها و افراد متوجه روشنی بی مورد چراغ دستشویی می شدند بلند شده و بدون آنکه به دیگران امر کنند، خودشان آنرا خاموش می کردند. - همسانی با مردم ضعیف : امیرالمؤمنین علی (ع) می فرمایند : « خداوند بر رهبران حق واجب کرد که خود را با افراد ضعیف تطبیق دهند تا تنگدستی بر فقیر سنگینی نکند» به نقل از دختر امام ، ایشان همانند همه افراد کشور کوپن داشتند و همانطور که خیلی خانه ها کوپن کم می آورند، در خانه امام هم زیاد شنیده می شد که می گویند: روغن ما تمام شده، مرغ نداریم و کوپن هم نداریم.
نویسنده: حمید |
سه شنبه 87 مرداد 15 ساعت 7:29 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
نویسنده: گمگشته |
سه شنبه 87 مرداد 15 ساعت 5:19 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
" بعثت برای این است که اخلاق مردم، نفوس مردم، ارواح و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمت ها نجات بدهد." امام خمینی (ره)
پیامبر در قرآنخدای متعال در قرآن کریم پیامبر خود را با چهار صفت بسیار مهم به مردم معرفی می کند: " لقد جائَکم رَسولٌ مِن انفسِکم عَزیزٌ عَلیهِ مَا عَنِتمْ حَرِیصٌ عَلیکم بالمُؤمِنِین رَوُفٌ رَحیم."( توبه/ 128) - مردمی است:
چون از مردم است به همه دردها و مشکلات آنان آشنا است؛ " مِنْ اَنفُسِکم" - دلسوز است:از هر گونه ناراحتی و رنج و زیان مردم سخت ناراحت می شود؛ "عَزیزعلیه مَا عَنتم" - علاقه زیادی به مردم دارد:عشق بسیار به خیر و سعادت و پیشرفت و بزرگی و مجد و هدایت مردم دارد؛ "حَریصٌ عَلیکم" - مهربان و رئوف است:نسبت به مؤمنین مهربانی و رأ فت خاصی دارد؛ " بِالمُؤمِنینَ رَؤفٌ رَحیم" پیامبراز زبان خودشقالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله : ما خَلقَ الله خَلقاً اَفضلَ مِنّی، ولا اَکرَمَ عَلَیه مِنی؛ خداوند کسی را برتر از من وهمچنین عزیزتر از من خلق نکرده است. (1) طبق بیان قرآن و روایاتِ منقول از ائمه معصومین پیامبراکرم صلوات الله علیه دارای ویژگی های اخلاقی زیر است، اخلاق برجسته و عظیم، امین، عادل، شجاع، رحیم، حلیم، متواضع، متوکل، باحیا، صبور و شکیبا، زاهد و عابد، فاقد خشم و غضب شخصی.قال رسول الله صلی الله علیه و آله : " بعثتُ لِلحِلمِ مَرکَزا وَ لِلعِلمِ مَعْدنا وَ لِلصَّبر مَسکَناً"؛ برانگیخته شدم که، مرکز حلم و معدن علم و مسکن صبر باشم. (2) پیامبراکرم صلوات الله علیه هدف از بعثت خود را این گونه بیان می نماید: " بعثت لا تمم مکارم الاخلاق"؛ من برای کامل کردن فضایل اخلاقی مبعوث شده ام.(3) پیامبر در بیان امیرالمؤمنین علیه السلامامیرالمؤمنین، پـیامبراکـرم صلی الله علیه و آله را بـا اوصاف بسیار زیبایی به مردم معرفی می کند: " طبِیبٌ دَوّارٌ بِطبّهِ، قَد اَحکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ اَحْمَی مَوَاسِمَهُ یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الحَاجَة اِلَیه، مِن قـلوبٍ عُمْی وَ اذانٍ صُمّ وَ اَلسِنةٍ بُکمٍ، مَتتبعٌ بِـدَ وَائِهِ مَـوَاضِعَ الغـفلَةِ وَ مَواطِنَ الحَیرَة."(4) امیرالمؤمنین فرمود: پیامبر؛ - پزشک سیّاراست: او برای درمان بیمارانش حرکت می کند و خود به سراغ آنان می رود. - متخصص و درد شناس است:دردهـا را بـه خـوبی تشخیص می دهد، حتی بیماری های روحی و روانی را می شناسد. - نسخه های شفابخش دارد: نسخه های او تمام بیماری ها، حتی قـلب های کـور و گـوش های سنگین و زبان های لال را شفا می دهد و با داروی خود به دنبال بیماران غافل و سرگردان است. اعمال شب و روز مبعثشب مبعث، بسیار مبارک می باشد، در روایات آمده که اجر عبادت شیعیان در این شب برابر است با اعمال شصت سال. اما روز بیست وهفتم رجب روزی است که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله در غار حرا به رسالت مبعوث شد و برای این روز چند عمل است: ـ غسل. ـ روزه: که برابری می کند با روزه هفتاد سال و یکی از چهار روزی است که در تمام سال برای روزه گرفتن امتیاز دارد. ـ بسیار صلوات فرستادن بر پیامبر و آل ایشان. ـ زیارت حضرت رسول و امیرالمؤمنین علیهماالسلام. پی نوشت ها:1- عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 262. ِ 2- سنن النبی، ص 63، ح 19. 3- بحارالانوار، ج70، ص 372. 4- نهج البلاغه، خطبه 108.
نویسنده: گمگشته |
چهارشنبه 87 مرداد 9 ساعت 8:25 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
وصول به نوک قله شرف
نویسنده: گمگشته |
دوشنبه 87 مرداد 7 ساعت 5:26 عصر
|
|
||
نظرات دیگران نظر
|
حضرت امام موسى بن جعفر(علیه السلام)، معروف به کاظم و باب الحوائج و عبد صالح در روز یکشنبه 7 صفر سال 128 قمرى در روستاى «ابواء»، دهى در بین مکّه و مدینه، متولّد گردید.
نام مادر آن حضرت، حمیده است. آن حضرت در 25 رجب سال 183 قمرى، در زندان هارون الرّشید عبّاسى در بغداد، در 55 سالگى به دستور هارون مسموم گردید و به شهادت رسید. امام موسى بن جعفر همان راه و روش پدرش حضرت صادق(علیه السلام) را بر محور برنامه ریزى فکرى و آگاهى عقیدتى و مبارزه با عقاید انحرافى، ادامه داد. آن حضرت با دلائل استوار، بىمایگىِ افکار اِلحادى را نشان مىداد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه مىساخت. از اینرو،امام کاظم(علیه السلام) به یکى از شاگردان معروفش به نام هشام هشدار داد به خاطر خطرهاى موجود، از سخن گفتن خوددارى کند و هشام هم تا هنگام مرگ خلیفه از بحث و گفتگو خوددارى کرد. امام کاظم(علیه السلام) در برابر دستگاه ظلم و ستم عبّاسى موضع سلبى و منفى را در پیش گرفت و دستور داد تا شیعیان در دعاوى و منازعات خود، به دستگاه دولتى روى نیارند و به آنان شکایت نبرند و سعى کنند با قرار دادن قاضى تحکیم در میان خویش، منازعات را فیصله دهند. امام(علیه السلام) درباره حاکمان غاصب زمانش فرمود: «هر کس بقاى آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر کس از آنان باشد وارد آتش گردد.» بدین وسیله آن حضرت، خشم و نارضایتى خود را از حکومت هارون پیاپى ابراز مىفرمود و همکارى با آنان را در هر صورت حرام مىدانست و اعتماد و تکیه بر آنان را منع مىکرد و مىفرمود: «برآنان که ستمکاراند تکیه مکنید که گرفتار دوزخ مىشوید.»امام کاظم(علیه السلام)، على بن یقطین، یکى از یاران نزدیک خویش را از این فرمان استثنا کرد و اجازت داد تا منصب وزرات را در روزگار هارون عهده دار گردد و پیش از او، منصب زمامدارى را در ایّام مهدى بپذیرد. او نزد امام موسى(علیه السلام)رفت و از او اجازت خواست تا استعفا دهد و منصب خود را ترک کند، امّا امام او را از این کار بازداشت و به او گفت: «چنین مکن، برادران تو به سبب تو عزّت دارند و به تو افتخار مىکنند، شاید به یارى خدا بتوانى شکست ها را درمان کنى و دست بینوایى را بگیرى یا به دست تو، مخالفان خدا درهم شکسته شوند. اى على! کفّاره و تاوان شما، خوبى کردن به برادران است، یک مورد را براى من تضمین کن، سه مورد را برایت تضمین مىکنم، نزد من ضامن شو که هر یک از دوستان ما را دیدى نیاز او را برآورى و او را گرامى دارى و من ضامن مىشوم که هرگز سقف زندانى بر تو سایه نیفکند و دم هیچ شمشیر به تو نرسد و هرگز فقر به سراى تو پاى نگذارد. اى على! هر کس مؤمنى را شاد سازد، اوّل خداى را و دوم پیامبر را و در مرحله سوم ما را شاد کرده است.» ادامه مطلب...
نویسنده: حمید |
دوشنبه 87 مرداد 7 ساعت 6:4 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|